اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
عبادت و راز و نیاز با خداوند، در گرو شناخت و محبت به اوست. بهترین نوع عبادت، پرستشی است که از روی عشق و آگاهی به عظمت و صفات الهی انجام شود.
پرسش:
نمی دانم چطور با خدای خوب و مهربانم راز و نیاز کنم؟ چطور قلبم را به او هدیه کنم؟ چطور به پروردگارم نزدیک تر بشوم؟ لطفاً مرا راهنمای کنید؟
پاسخ:
عبادت و بندگی و راز و نیاز باخدا همیشه و در هرزمانی وجود داشته و پیامبران الهی و صالحان به دنبال آن بوده اند؛ و گروه ها و فرقه های مختلف دیدگاه های مختلفی در این زمینه داشته و دارند. اسلام در مورد عبادت و بندگی و چگونگی راز و نیاز باخدای متعال، دستورات و بیاناتی دارد که اگر درست عمل شود حتماً باعث می شود هم محبت به خدا زیاد شود و هم به خداوند نزدیک تر می شویم. در ادامه به نکاتی در این زمینه اشاره می کنیم.
1. پرستش و عبادت خدای متعال باانگیزه های متفاوتی انجام می شود. گاهی از ترس نرفتن به جهنم و گاهی به شوق و امید گرفتن ثواب و رفتن به بهشت و گاهی نیز به خاطر عظمت و محبت پروردگار است. همان طور که امیر مؤمنان علیه السلام می فرمایند: «گروهی، خدا را به شوق بهشت میپرستند، این عبادت بازرگانان است و گروهی خدا را از ترس عذاب او می پرستند، این عبادت بردگان است؛ و گروهی خدا را برای سپاس او می پرستند، این عبادت آزادگان است». (1)
و در روایت دیگری همین مضمون آمده و در انتهای روایت فرموده «این بهترین عبادت است». (2) از روایت می فهمیم که بالاترین عبادت، پرستشی است که از روی محبت خدا باشد؛ یعنی انسان باید دنبال عبادت و راز و نیاز به نیت افزایش محبت به خدا باشد. به عبارت بهتر عاشقانه عبادت و راز و نیاز کند.
2. اما رمز عبادت عاشقانه و باکیفیت تر خداوند، شناخت و معرفت نسبت به خداوند و فلسفه بندگی است. انسانی که معرفت و شناختش کمتر است و ایمان هم دارد برای دوری از ضررها یا کسب پاداش عبادت انجام می دهد.
این افراد هنوز در کالبد تن و این دنیای فانی مانده و همان طور که در دنیا دنبال کسب منفعت یا دفع ضرر است از بندگی هم همین هدف را دنبال می کند. ولی وقتی شناخت بالاتر برود و محبت به خدا بیشتر شود دیگر انگیزه فقط محبت خدا می شود؛ مانند طفل که از پزشک فرار می کند و باید او را با ترفندهای مختلف به نزد پزشک برد، اما همین طفل زمانی که رشد کرده و عقلش کامل می شود، خود با رغبت به پزشک مراجعه می کند و او که زمانی از یک آمپول فرار می کرد، حال برای جراحی نوبت می گیرد و برای این کار هزینه های سنگین می پردازد و در آخر امر نیز مدیون پزشک خویش و متشکر از اوست.
دلیل تفاوت رفتار در دو صحنه فوق، شناخت انسان است که یکی، تنها ثانیه های پیش رو را می بیند و دیگری نگاهی وسیع تر یافته و دور دست ها را می بیند؛ بنابراین روشن است که تفاوت دیدگاه ها، تفاوت عملکردها را به وجود می آورد. انسانی که به معاد ایمان نیاورده و پذیرش آن هنوز از عقل به دلش نرسیده، خدا را برای خواسته های مادی خویش می خواند؛ اما همین انسان زمانی که از حصار تنگ مادیات درمی آید و وسعتی به اندازه ابدیت در پیش روی خویش می بیند، حاضر می شود تمام مرارت ها و سختی های دنیا را تحمل کند و دست از بندگی خدا برندارد. اینجا تازه شروع مسیر بندگی است که همراه باایمان به عالم غیب است.
پس شروع مسیر بندگی، خود نیاز به یک وسعتی در دید دارد و چنین انسانی مدارجی از کمال را طی کرده است. به صورت خلاصه باید گفت بهترین پرستش خدا، عبادت و پرستشی است که به شناخت و معرفت بیشتری نسبت به او و نعمت هایش و عظمت و صفاتش باشد. براین اساس راه درست و اساسی بندگی نیز مشخص است، هرچه انسان معرفتش نسبت به خدا بالاتر برود و بیشتر در مورد خدا و صفات و نعمات و نشانه هایش فکر کند یا مطالعه کند یا از دانشمندان بشنود و استفاده کند یا با مؤمنین در این مورد بحث و گفتگو کند، اشتیاقش بیشتر می شود و پرستش او به کمال نزدیک تر می شود.
3. در کنار افزایش معرفت می توانیم کارهای دیگری کنیم که راز و نیاز باخدا را عاشقانه تر کند. یکی از آن کارها خالی کردن دل از غیر خداست، یعنی محبت هایی که مورد تأیید خدا نیست، محبت های حرام و محبت و وابستگی به دنیا را از دل بیرون کنیم؛ بنابراین محبت به خانواده، ارحام، مؤمنین خوب است. ولی وابسته بودن به دنیا و محبت های غیر خدایی خوب نیست؛ بنابراین از همه محبت های غیرمجاز و شبهه ناک دوری کنید. کار دیگری که می توان انجام داد این است که رابطه خود را باخدا و اهل بیت بیشتر کنید. هرچه رابطه باخدا بیشتر شود، هرچه بندگی بیشتر شود، انسان به خدا نزدیک تر می شود. شمردن نعمات و لطف هایی که خدا به ما داده نیز راه دیگری برای افزایش محبت و علاقه نسبت به خداست.
4. راه اصلی بندگی عاشقانه و بنده خاص خدا شدن این است که به تهذیب نفس و بندگی و اخلاص بیشتری بپردازیم. عنوان بصری از امام صادق علیه السلام در مورد حقیقت بندگی سؤال کرد. امام فرمود: «حقیقت بندگی، در سه چیز است:
اول: بنده، خودش را مالک چیزهایی که خدا به وی عطا کرده، نداند؛ زیرا بندگان مالک چیزی نمی شوند؛ بلکه مال را متعلق به خدا می دانند و در همان راه که فرموده، به مصرف می رسانند.
دوم: بنده، خودش را در تدبیر امور ناتوان بداند.
سوم: عُمر خودش را در انجام اوامر و ترک حرام های خدا مشغول بدارد.(3)
کسی که عبودیت و بندگی خدا را برگزیده است، در تمام مراحل زندگی و حتی در جزئیات اعمال و رفتار طبق رضای پروردگار عمل می کند؛ چشم امید او، فقط به خداوند است و مردم را در یاری رساندن، واسطه ای بیش نمی بیند. پس یکی از مهم ترین راه های بنده خاص شدن اطاعت از دستورات و اوامر و نواهی خداوند است.
5. کار مهم دیگر اخلاص است. امام باقر علیه السلام می فرماید: «هیچ بنده ای آن طور که شایسته و سزاوار است، خدا را عبادت نکرده؛ تا آنکه از همه مردم نومید شود. در این حال، خداوند می فرماید: بنده، خود را برای من خالص کرده. پس او را به کرمش می پذیرد». (4)
6. راهکار عملی دیگر ما تلاش برای قرار گرفتن در کنار افراد صالح و نورانی و مکان های نورانی است. انسان باید در حلقه صالحان و در پرتو نور قرار بگیرد. قرار گرفتن در کنار دوستان و اطرافیان مؤمن درصد خطای انسان را پایین می آورد و قرار گرفتن در کنار مکان های نورانی مانند مساجد و هیئات و زیارتگاه ها و شبیه آن ها انگیزه معنوی انسان را بالاتر می برد و از تاریکی ها و آلودگی ها دور می کند.
نتیجه:
طبق روایات عبادت به انگیزه محبت الهی بالاترین عبادت است. علت تفاوت انگیزه ها، تفاوت افراد در معرفت نسبت به فلسفه عبادت و پروردگار است؛ یعنی توصیه شده که راز و نیاز عاشقانه باخدا داشته باشیم. برای داشتن رابطه عاشقانه باخدا نیاز به افزایش معرفت و شناخت است. در کنار کسب معرفت و شناخت برای رسیدن به بالاترین عبادت، خالی کردن دل از محبت های حرام و شبهه ناک، افزایش ارتباط و بندگی باخدا، تفکر در نعمات الهی و اخلاص از راه های افزایش محبت و نزدیکی به خداست. راهکار عملی دیگر ما تلاش برای قرار گرفتن در کنار افراد صالح و نورانی و مکان های نورانی است.
پی نوشت ها:
1. سید رضی، نهج البلاغه، قم، انتشارات هجرت، کلمات قصار شماره 237.
2. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 2، ص 84.
3. مجلسی، محمدباقر بحار¬الانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق، ج 1، ص 225.
4. همان، ج 67، ص 111
منبع: پرسمان قرآن
انتهای پیام/
{{name}}
{{content}}